به جرات می توان گفت این نبرد تاریخی در غرب آسیا آنقدر حساس و سرنوشت ساز است که آینده ی بشریت و کره ی زمین را رقم خواهد زد ، عروج به بهشت موعود ظهور یا سقوط به جهنمی بی سابقه و ترسناک! که بشریت تا کنون تجربه نکرده است! هرچند پیشگویی ها از پیروزی جبهه حق خبر می دهد اما تجربه نشان داده است که در تاریخ بشر هرچیزی قابل تغییر است از این روست که قدرتها  ضمن اطلاع از  پیشگویی ها  بدون توجه به آنها ، خود را به آب و آتش می زنند تا آینده را آنگونه که خود می خواهند بسازند و تاریخ را به مسیر دلخواه خود تغییر دهند.

برای اطلاع بهتر از اوضاع منطقه در این نبردهای سرنوشت ساز ، قدرتهای مهم درگیر در تحولات این روزهای خاورمیانه را مورد بررسی قرار می دهیم :

1- ترکها

اولین قدرتی که با تمام قوای فرهنگی ، اجتماعی ، نظامی و اقتصادی خود در میدان حضور دارد ترکیه است ، ترکها با پشتوانه ی تاریخی امپراطوری عثمانی ، تسلط خود بر کشورهای منطقه را حق طبیعی خود می دانند و تلاش دارند تا با ایجاد یک جبهه بزرگ ترک زبان از شرق آسیا تا آسیای میانه و قفقاز و شمال ایران  و شام و حتی شمال آفریقا رویای شیرین خود را محقق سازند و باز هم به روزهای شکوه و اقتدار خود بازگردند.

 (نقشه امپراطوری عثمانی ، ترکها در آرزوی بازگشت به اقتدار عثمانی)

2- صهیونیسم و یهود آخرالزمانی

دومین قدرتی که تمام توان خود را بکار بسته و با انواع جنایات شبانه روزی ضمن تلاش برای  تضمین بقای خود  در  نظر دارد بر منطقه مسلط شود یهود و صهیونیسم آخرالزمانی است  که به  زعم خود مطابق تورات و نوشته های باستانی ، بخش زیادی از منطقه  از نیل تا فرات را خداوند به این قوم بخشیده و حکومت بر این مناطق حق مسلم آنهاست ، شاید حکومت بزرگ سلیمان نبی که صهیونیسم از آن به پادشاهی سلیمان یاد می کند و بخش های زیادی از منطقه را شامل می شد ، الگو و رویای آنها در این نبرد سرنوشت ساز باشد.

3-  مسلمانان تکفیری و ناصبی

 سومین قدرتی که می توان در این نبرد سرنوشت ساز مشاهده کرد مسلمانان سلفی و تکفیری هستند که ادعا دارند در اکثریت جامعه اسلامی بوده و به دستور اسلام وظیفه دارند خلافت اسلامی خود را تشکیل دهند! آنها در حافظه ی تاریخی خود خلافت امویان و عباسیان را مرور می کنند و در فکر برپایی مجدد این خلافت تاریخی هستند!

(نقشه امپراطوری بزرگ امویان در صدر اسلام که این روزها رویای جاه طلبانه ی تکفیریها و سفلی ها برای برپایی حکومت اموی شده است)

این گروه که از چند دهه ی قبل تحرکات جهادی خود را از افغانستان و عراق و شام آغاز کرده توسط پول عربستان و قطر تغذیه شده و از حمایت اطلاعاتی لجستیکی غرب و یهود و جدیدا نیز ترکیه بهره می برند! گرچه بتوان سران آنها را دست پرورده  و مزدور دانست اما بدنه ، فرماندهان میانی و برخی از طرفداران متعصب آنها با اعتقاد راسخ به دنبال رسیدن به آروزها و خواسته های خود هستند! آنها با حرکت طوفانی خود در یک دهه ی قبل و تشکیل دولت اسلامی داعش در سوریه و عراق شوک بزرگی به منطقه و جهان وارد کردند! هرچند در ادامه با صخره ی سخت شیعیان و محور مقاومت برخورد کرده و به شدت تضغیف شدند!

4- ایران ، تشیع و محور مقاومت در خاورمیانه

 چهارمین قدرتی که تاثیر زیادی در تحولات منطقه دارد شیعیان سیاسی معقتد به ظهور امام زمان هستند که اعتقاد دارند تحولات کنونی منطقه انطباق بسیاری با پیشگویی های روایات عصر ظهور و احادیث امامان شیعه در این زمینه دارد ، آنها نیز در نظر دارند تا پای جان بر سر آرمان و امید بزرگ خود فداکاری کنند تا شاهد مقصود را در آغوش گیرند و شاهد برپایی حکومت منجی در منطقه و کشورهای اسلامی و در مرحله ی بعد در سراسر جهان باشند.

(بنا بر روایات ، امام عصر(عج) پس از ظهور ، در ابتدا حکومت خود را در کشورهای اسلامی برپا نموده و پس از چند سال به تدریج تمام جهان را خواهد گرفت/ نمایی از حکومت واحد اسلامی امام عصر(عج) بر سراسر کشورهای اسلامی)

اما سئوالی که پیش می آید این است که بالاخره کدام قدرت توانایی و شانش پیروزی بر رقیبان خود را خواهد داشت ؟ کدام قدرت توانایی جذب توده های مردمی منطقه را دارد؟ آیا پیروزی از قبل برای یکی مقدر شده یا قدرتهای چهارگانه می توانند با تلاش و فداکاری بیشتر یا بی رحمی  تاریخی و جنایات خونین تر ، سایر رقیبان را از صحنه بیرون کند و پیروز این رویارویی کم نظیر باشد؟ آینده منطقه و جهان به کدام سو خواهد رفت؟

برای رسیدن به این پاسخ مهم ، امکانات و توانایی ها ، گفتمان و ویژگیها و عملکرد هر یک از قدرتهای چهارگانه را  بطور خلاصه مورد بررسی قرار می دهیم :

ترکها از 7 قرن قبل با تشکیل امپراطوری عثمانی و گسترش تدریجی آن همواره یکی از مدعیان قدرت در منطقه بوده اند هرچند این امپراطوری حدود 8 دهه قبل و طی جنگ جهانی دوم از بین رفت اما خاطره و پشتوانه ی تاریخی آن اینک بهترین انگیزه و امید برای ترکهای باقیمانده و تجزیه شده برای تحقق دوباره رویای امپراطوری عثمانی و بازگشت به شکوه گذشته است و این آرزو به شدت در بخشی از سران و مدیران میانی ترکها دنبال می شود ، ساخت دهها سریال جذاب و فیلم کوتاه و بلند در این زمینه و تاکید  زیاد در آنها بر قومیت که به نژادپرستی دیوانه وار کشیده می شود توانسته تا حد زیادی به اهداف خود در اقناع توده های مردمی در جوامع ترک پراکنده در منطقه دست یابد.

(ترکها در راستای برپایی مجدد امپراطوری عثمانی با ساخت دهها سریال جذاب و فیلم کوتاه و بلند و ... برای همراه کردن توده های مردمی و ترکهای پراکنده در قفقاز و شمال ایران و شام و ... تلاش می کنند)

سوء استفاده از بخشی از گروههای سلفی تکفیری و حضور در جنگهای شمال آفریقا و قفقاز و این روزها در شام و سوریه نشان می دهد که ترکها عملا برای تحقق  آنچه در سر دارند وارد میدان شده و در این راه از همپیمانی قدرتهای ظالم و ستمگر علی رغم سر دادن شعارهای عدالتخواهانه و اسلامی نیز هیچ ابایی ندارند ، هرچند این نفاق با وجود منافع کوتاه مدت برای آنها به جایگاهشان در میان ملتهای دیگر منطقه و حتی بخشی از جامعه ترک زبان ضربه وارد کرده و آنها را دچار تردید و ضعف  نموده است.

(گروهک تکفیری تحریرالشام که این روزها امور سوریه را در دست گرفته است به صراحت به مزدوری ترکیه اذعان دارد)

فتح سوریه توسط نیروهای تکفیری تحریر الشام مورد حمایت ترکها و باز شدن مجدد پای ترکها به این منطقه را می توان قدم بلندی در مسیر آرزوهای ترکها دانست که اشتیاق و طمع آنها را تحریک کرده و  حضور مستقیم آنها را در سوریه موجب شده است ، هرچند تضاد منافع ، آینده سختی برای آنها در رویارویی با کردها و نیروهای سلفی تکفیری در سوریه ترسیم می کند و طبق پیشگویی های روایات عصر ظهور و همچنین تحلیل کارشناسان ، ترکها لحظه به لحظه در باتلاقی عمیق فرو می روند و هزینه ی کمرشکنی را در سوریه پرداخت خواهند کرد و نه تنها به توهمات خود نخواهند رسید که در درگیری بزرگی که با نیروهای سلفی و ناصبی به رهبری سفیانی در سوریه خواهند داشت ، عملا شکستهای سنگینی متحمل شده و از گردونه ی رقابت خارج خواهند شد.

 (نقشه ی متوهمانه ی جدیدی که توسط رسانه های ترکیه متشر شده! نشان می دهد  ترکها جاه طلبی هایی بیشتر از سرزمین های عثمانی را  در سر می پرورانند!)

دومین قدرت حاضر در بازی تاج و تخت این روزهای منطقه ، یهود و صهیونیسم است ، آنها که نزدیک به 8 دهه قبل و با هرج و مرج ناشی از جنگ جهانی دوم و با ساخت و پاخت قدرتهای جهانی با اشغال فلسطین قدم اول رویای بزرگ خود را برداشتند همواره مترصد و منتظر بودند تا در شرایط مساعد ، قدمهای بعدی خود برای تشکیل حکومت بزرگ  سلیمانی بنی اسرائیل را برداشته و به رویای حکومت از نیل تا فرات جامعه عمل بپوشانند ، اما ضربه بزرگ و تاریخی عملیات طوفان الاقصی آنها را مجبور کرد تا به ناچار پیش از موعد مقرر حرکت نهایی خود را آغاز کنند ، آنها که با گفتمان آرماگدون بخشی از جامعه مسیحی را با خود همراه کرده بودند  اینک با نفوذ و تسلط در بین سران کشورهای مسیحی و از جمله آمریکا و سران اروپا از قدرت نظامی انها برای هدف شوم خود در برپایی امپراطوری اسرائیلی در منطقه به بهترین وجه ممکن سواستفاده کردند ، انها که از احادیث عصر ظهور مسلمانان و پیشگویی های کتاب مقدس خودشان مبنی بر نابودی خود یقین دارند در تلاشند با اقدام پیشدستانه و بی رحمانه و جنایات بزرگ و همچنین ایجاد اختلاف در منطقه در میان مسلمانان و نفوذ و انهدام قدرتهای دیگر ، پیش گویی ها را تغییر داده یا به تعویق اندازند اینکه موفق خواهند شد یا نه به اراده و بصیرت ملتها و همت و همبستگی آنها بستگی دارد.

(نقشه اسرائیل بزرگ! که حتی بر لباس سربازان اسرائیلی نیز حک شده است! نشان می دهد چه نقشه های شومی در خیال سران کودک کش اسرائیل برای کشورهای منطقه وجود دارد!)

یهود مانع اصلی در مسیر خویش را قدرت چهارم یعنی شیعه می داند چون قدرتهای دیگر اعم از تکفیریها و ترکها علی رغم مزاحمت احتمالی برای یهود اما در نهایت با فریب و نیرنگ به همراه چاشنی خشونت قابل کنترل و انحراف به سمت دلخواه هستند فلذا صهیونیسم تمامی توان خود را برای نابودی محور مقاومت به رهبری شیعیان  بکار بسته است  و در این میان با  پشنیبانی آمریکا و اروپا  و فریب کردها که خود قدرت بزرگ در منطقه هستند و در رویای تشکیل حکومت مستقل بسر می برند از نیروی انها برای پیشبرد اهداف خود بهره می گیرد.

(دو سیر شتابان در آخرالزمان! به رهبری ایران و اسرائیل! براستی کدامیک پیروز نهایی نبرد تاریخی آخرالزمان خواهد بود؟)

چنین به نظر می رسد که فینال زودرس بازی قدرت میان صهیونیسم و تشیع گریزناپذیر باشد از آن رو که یهود سیاسی که در نظر دارد با مشت آهنین و با حمایت غرب با جنایتهای عریان و وحشتناک بر تمامی رقیبان پیروز شود به سدی محکم به نام ایران برخورده است که خود را در یک نبرد وجودی با یهود می بیند و ایران ناگزیر است تا با حمله ای بزرگ ،  روند اقدامات و طراحی های طراحان اسرائیل و یهود را تغییر داده و خود را از توطئه ها و حملات همه جانبه اسرائیل و غرب نجات دهد و اینگونه است که بادی که صهیونیسم در غزه و لبنان و ... کاشته بصورت طوفانی وحشتناک در ایران درو می کند و ضربه ای می خورد که دیگر توان برخواستن و برگشت به قبل را پیدا نمی کند و برای نجات ناگزیر می شود دست به دامان آخرین مهره ی  نفوذی خود در دل قدرت سوم شود.

سومین قدرت درگیر مسلمانان ناصبی و سلفی هستند که آخرین بار در حدود یک دهه ی قبل شانس خود را برای برپایی خلافت اسلامی  آزمودند و تا حدودی به موفقیت هایی نیز دست یافتند و در دو کشور سوریه و عراق خلافت اسلامی داعش را تشکیل دادند که در نهایت توسط محور مقاومت و ایران نابود شد ،  تکفیریها که در تمامی جغرافیای اسلامی از پاکستان و افغانستان تا عراق و عربستان و سوریه و لبنان و فلسطین و مصر و شمال آفریقا پراکنده اند و با اقتصاد عربستان و توطئه های غرب و یهود تغذیه شده اند ، کینه ی عمیق و قدیمی نسبت به شیعیان و ایرانی ها دارند آنها صریحا خود را از نسل بنی امیه و امویان می دانند و در آرزوی شکست شیعیان که آنها را به عنوان اصلی ترین مانع در برپایی خلافت اموی خود می دانند هستند و خود را با شیعیان در یگ نبرد تاریخی از صدر اسلامی می بینند.

(نقشه ای که از رسانه های داعش در زمان حکومت مستعجلش منتشر شد نشان می دهد که آنها خواب تسلط بر سراسر کشورهای اسلامی را در سر می پروراندند!)

آنها برای رسیدن به این توهم عملا به مزدوری ترکها و یهود تن داده و چشم بر جنایات آنها در سرزمینهای اسلامی بسته اند و به خیال خام خود در نظر دارند تا با بهره گیری از امکانات و نیروی ترکها و یهود بر شیعیان و محور مقاومت پیروز شده و حکومت گذشته ی خود  بر شام و عراق را تکرار کنند! اما از این نکته ی مهم غافلند که در حال حاضر ترکها و یهود بسیار قدرتمند تر و زیرک تر از قرنها قبل بوده  و توهم تسلط بر آنها و استفاده از قدرت آنها عملا غیرممکن و ناشدنی ست و دست و پا زدنها و تحرکات بی حاصل آنها تنها به نفع ترکها و یهود بوده و عملا آنها را به مزدوری بی حاصل و خطرناک کشانده است ، هرچند در ادامه ی تحولات خروج سفیانی را می توان نقطه ی اوج قدرت نمایی آنها دانست ، چنین به نظر میرسد که خروج سفیانی پس از درگیری محور مقاومت شیعی و ایران با یهود و شکست و تضعیف شدید  اسرائیل باشد که به ناچار برای  عقب راندن ایران ، یهود با تکفیریها متحد شده  و حتی برای به میدان آوردن تمام نیروهای سلفی تکفیری و قهرمان سازی از سفیانی بخش هایی از فلسطین و احتمالا بیت المقدس را طی توافقی پشت پرده به سلفی ها به رهبری سفیانی واگذار می کند و آنها را برای رویارویی با دشمن اصلیشان یعنی ایران دوپینک و تقویت می نماید.

(مسیر حرکت سفیانی!)

اما پس از این اتفاق بزرگ ، هیولای سلفی سفیانی که لحظه به لحظه در حال قدرت گرفتن و بزرگ تر شدن است در طی اشغال شام و سوریه با نیروی اول یعنی ترکها سرشاخ می شود دو مزدور که هیچ کدام کوتاه نمی آید و تلاش یهود و غرب برای اتحاد آنها برای مقابله ی با ایران بی نتیجه بوده و هرکدام برای پیروزی و رویای خود با دیگری ناسازگار بوده و بر جنگ اصرار دارد.

نتیجه ی این نبرد تاریخی پیش گویی شده در روایات را باید مغلوبیت ترکها و پایان رویای امپراطوری عثمانی در طی یک نبرد بسیار خونین وحشت آفرین دانست که با پیروزی سفیانی به پایان می رسد و این هیولای زخمی که برای پیروزی عجله دارد پس از تسلط بر سوریه  برای نبرد با آخرین رقیب ، وارد عراق می شود.

اما اصلی ترین قدرت که محور مقاومت شیعی باشد در سیر تحولات خود با موانع و مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کند ، نیروهای مخالفی که در درون جوامع شیعی نفوذ کرده و قدرت را به دست گرفته اند با نزدیک شدن به نبرد نهایی فعالیت خود را تشدید کرده و می کوشند تا با فریب مردم درون کشورهای شیعی مخصوصا عراق و ایران را به آشوب بکشند که تا حدود زیادی نیز در کار خود موفق می شوند در عراق جریانهای مخالف قدرتمندی شکل می گیرد که اماده می شود با جریان سفیانی متحد شده و عراق را تضعیف و برای اشغال آماده کند و در ایران نیز به گونه ای دیگر با سوار شدن بر موج نارضایتی های مردمی شورش همگانی و فتنه ی بزرگی را برانگیزد که زمینه را برای یک جنگ بزرگ همه جانبه از شرق و غرب و شمال و جنوب هموار سازد.

(فتنه ی همه جانیه ی اقتصادی فرهنگی اجتماعی قومی و سیاسی در ایران از بزرگترین امیدهای دشمنان برای زمین گیر کردن و پیروزی بر این رقیب قدرتمند است)

به نظر می رسد پس از شکست سنگین ترکها و یهود و سربرآوردن سفیانی از دل حوادث شام ، علی رغم تمام پیش بینی ها و تمهیدات ، به کمک هسته های خاموش تکفیری در عراق ، مقامات و مسئولان خریداری و هماهنگ شده و بخشی از نسل جوان شیعه که با فضای مجازی و به دلخواه دشمنان بزرگ و تربیت شده و چشم بسته مزدور فرامین غرب است ، پای سفیانی و لشگر خونریزش به عراق باز شده و با  خونریزی و وحشت آفرینی شهر به شهر جلو می آید در حالی که تمامی موانع را از سر راه برداشته و چیزی جلودارش نیست ..... ادامه دارد

.................................

پ. ن :

( دشمنان برای اختلاف افکنی بین ایران شیعی و کشورهای مسلمانان اهل تسنن ، بیان می کنند که ایران فارس فارغ از بحث اسلام  به دنبال رویای برپایی امپراطوری هخامنشیان است در حالی که ایران فارغ از بحث نژاد و کشور به دنبال آرمان ظهور و تشکیل کشورهای متحد اسلامی به رهبری امام زمان (عج) و آرمان برپایی حکومت جهانی مستضعفان و محرومان به رهبری امام عصر(عج) است)